کاش
این جمعه دل عرش چراغان بشود
یوسفِ
آل علی(ع) راهی کنعان بشود
بانگِ
جاء الحقِ جبریل بپیچد به فلک
آسمان
قاریِ این آیه ی قرآن بشود
تشنه
ی بارش یک لحظه نگاهش هستیم
دیده
باید که پُر از حضرت باران بشود
کاش
اندازه یک دم بپذیرد مارا
یابه
قدر نفَسی هم شده مهمان بشود
میرسد
عاقبت آن روز که با بیرق نور
ازافق
حضرت خورشید غزلخوان بشود
نامِ
او زمزمه ی وقت سحرگاهان ست
عشق
باید به دل مأذنه عنوان بشود
عشق
معناشده در تاب و تبِ منتظران
کاشکی
ندبه ی ما در خور ایشان بشود
باید
از عمق قنوتت بکشی یارب ،تا
لؤلؤ
از گوشه ی مژگانِ تو غلطان بشود
درفراقش
شده مرغِ غزلم دلمُرده
میشود
او به دلِ مرده ی ما جان بشود؟
گفته
انجیل هم این را که جهان یک روزی
روشن
از آمدنِ حضرت انسان بشود
مهدی
صوفی
:: برچسبها:
مهدی صوفی ,
کاش این جمعه دل عرش چراغان بشود ,
باب دل ,
شعر مهدوی ,
یوسف آل علی راهی کنعان بشود ,
شعر آیینی ,
شعر مذهبی ,
شعر برای امام زمان ,
شعر برای حضرت مهدی ,
شعر در وصف امام زمان ,
شعر برای صاحب الزمان ,
|
امتياز مطلب : 4
|
تعداد امتيازدهندگان : 8
|
مجموع امتياز : 32