حی
علی البهشت و به سرمستی مدام
بی
تو تمام لذتمان می شود حرام
آقا
هميشه پرتو لطف و جلالتان
بر
چهره های شب زده مان، باد، مستدام
هر
صبح پيش از آن که بتابد، گمان کنم -
خورشيد
بر دو چشم شما می دهد سلام
از
لابه لای درد و غم هر نگاهتان
حسی
غريب می بردم روی اشک هام
حسی
که حال و روز مرا پر کشيده ست
از
ناگزير فکر و خيالات پوچ و خام
تا
انتهای روشنی چشمه سارها
اين
سان غريب و بی کس و با شرم و احترام
آقا
ببخش من که يقين دارم آخرش
از
اين دل شکسته نمی گيری انتقام
زخم
دل تمام زمين و زمانه را
يک
جرعه ی نگاه شما داده التيام
الحق
جهان به برکتتان پاک می شود
داده
شده به دست شما اختيار تام
دستی
بکش به آخر اين شعر نيمه جان...
فصل
ختام محکم ابيات ناتمام
سيد مهدی نژاد هاشمی
:: برچسبها:
سید مهدی نژاد هاشمی ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر درباره امام زمان ,
شعر برای امام زمان ,
شعر در وصف امام زمان ,
اشعار مهدوی ,
اشعار مذهبی ,
شعر برای حضرت مهدی ,
شعر عاشقان مهدی ,
شعر امام زمان ,
شعر مهدوی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 366