پشت ابرهای
تيره و تاريک، ماه بی قرار و گريان است
دل خورشيد
خسته از هجران، آسمان از خودش گريزان است
پشت ديوار
شهر بی ترديد، سايه ها يک به يک کمين کردند
چاه ها به
فکر نيرنگ اند، نکند اين ديار کنعان است
عاشقان در
زمين پريشان اند، خسته از خطبه های شيطان اند
تشنه در
آرزوی باران اند ، بی تو حتی نماز عصيان است
جمعه ها
ندبه خوان مهتاب اند، آسمان ها اسير مرداب اند
شاعرانت
چقدر بی تاب اند، کوچه ها در حصار طوفان است
گر چه هر فصل
بی تو پاييز است، آينه از غبار لبريز است
ولی آن دم
که می رسی از راه، آسمان و زمين چراغان است
می رسی با
نوای يا حيدر، روی دوشت عبای پيغمبر
ای سجودت
تلالو خورشيد، تيغ عشقت چقدر بران است
احسان
نرگسی رضاپور
:: برچسبها:
احسان نرگسی رضاپور ,
پشت ابر های تیره و تاریک ماه بی قرار و گریان است ,
باب دل ,
دل خورشید خسته از هجران آسمان از خودش گریزان است ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر آیینی ,
شعر مذهبی ,
شعر مهدوی ,
شعر برای امام زمان ,
شعر برای حضرت مهدی ,
شعر در وصف امام زمان ,
اشعار آیینی ,
اشعار مهدوی ,
اشعار مذهبی ,
شعر در وصف صاحب الزمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 15
|
مجموع امتياز : 75